به نوشته ی منابع تاریخی، دولت های ترک پس از اسلام، مظاهری حقوقی، از قبیل توغ و پرچم داشتهاند. و ترک ها در دوره زندگانی کوچ نشینی، در کنار این علامت ها «دمغا» نیز داشتهاند.
در روم شرقی، هر پرچم اهمیت زیادی داشت. میان غنایمی که هراکلیوس / هرقل در ۶۲۸ میلادی از دستگرد به دست آورد، سیصد پرچم رومی بود، که ایرانیان در جنگ های پیشین به غنیمت برده و به عنوان یادبود پیروزی، نگه داشته بودند. به نوشته ی منابع چینی، قرقیزها پرچم داشتند و به رنگ قرمز احترام میگذاشتند. به این ترتیب، تلویحاً به قرمز بودن پرچم آنها اشاره کردهاند. اسلاوها، در سوگ مردان خویش، پرچمی را تا دوسال بر فراز خانهها افراشته نگاه میداشتند.
پیشرو پرچم ها و درفش ها چه بود؟
تاریخ پیدایش پرچم ها و درفش ها، به آغاز بشریت باز می گردد. سر منشأ پرچم، آن طور که امروزه پنداشته می شود، در تصاویر جانورانی نهفته است که ۳۰۰۰۰ سال پیش، نیاکان ما بر دیوارهای غارها نقاشی می کردند. شاید به این دلیل که آنها تصویر کشیده شده را همچون نشانه های خدایی می ستودند، یا شاید به این دلیل که آنها بخت خوب در شکار را از خدایانشان در خواست می کردند. بعدها، برخی از خانواده ها و اقوام، تصویر را بر دیوارها و سر در ورودی خانه ها کشیدند، یا تندیس جانور مورد نظر را از چوب و سنگ ساختند. در جنگ ها، مردان این نشانه ها را، اغلب بر سر نیزه یا میلهای بلند نصب می کردند و آن را همچون نشانی جنگی با خود می بردند. این کار، نه تنها دعای خیرخدایان و برکت را بدرقه راهشان می کرد، بلکه عملی مفید بود. در هنگامه نبرد، هنگامی که جنگجویی از نیروهای خودی جدا می افتاد، می توانست با دیدن نیزه بلندی، که علامت قومش برآن نصب شده بود، تشخیص دهد که همرزمان و دوستانش کجا هستند. تا دوران باستان و تدوین تاریخ، این سنت همچنان باقی بود. پنج هزار سال پیش، نشان شاهان مصری، قوش یا شاهین بود. فرعون در واقع، تجسم هورس، خدای شاهین ها، به شمار می آمد، و شاهین، همچون پرنده ای مقدس پرستش می شد. به این دلیل، نشان جنگی سربازان مصری، در لشکرکشیها، نیزه بلندی بود، که در انتهای بالایی آن، پیکره ای از این پرنده مقدس نصب کرده بودند.
بعدها فراعنه دستور دادند؛ دیگر تمام پیکره قوش، به عنوان علامت به کار برده نشود، بلکه تنها تعدادی پر قوش را سر نیزه ها نصب کنند، و سرانجام نوار پارچهای بلندی نیز به این پرها افزوده شد، که در باد به اهتزاز در میآمد. به احتمال زیاد، این نوار پارچه ای، معنا و مفهوم مذهبی خاصی نداشته، بلکه به این منظور به کار می رفته است که فرمانده لشکر بتواند به آسانی نیروهای خود را در نبرد تشخیص دهد.
علاوه بر آن، این گونه نشانه های جنگی، به سرعت در سراسر جهان مرسوم شد. سربازان آشوری، بر نوک نیزهای بلند، صفحه ای را حمل می کردند که تصویر یک گاومیش یا دو گاومیش، با شاخ های در هم پیچیده، بر آن نقاشی شده بود. یونانیان نیز برخی از جانوران را نماد یک قوم یک دولت می شناختند: جغد: علامتی برای آتن، اسب پرنده: علامتی برای کورنیت، و گاومیش: علامتی برای بوئتیا بود. رومیان نیز از این رسم پیروی کردند. بر نشان جنگی ارتش روم و سربازانش که «سیگنوم» نامیده می شد، دم های ببر، نوارهای فلزی باریک و حتی کیسه های کوچکی شبیه بادنما در اهتزاز بود.
در سال ۱۰۴ پیش از میلاد،کنسول ماریوس دستور داد؛ نشان عقاب را- نشانی نظامی که از آسیا و ایران به یونان و سپس به روم راه یافته بود.- به عنوان علامت لژیون روم، بر فراز نیزه ها نصب کنند.امپراطوران رومی- سرخ بود و بعدها برای پرچم فرماندهان لژیون های رومی نیز همین رنگ را در نظر گرفتند.