مصاحبه ها

حال حوزه نشر آنقدرها هم بد نیست. گفتگو با روزنامه شهرآرا

محمد نجاری علاوه بر اینکه ناشر موفقی است تا کنون ۲۰ جلد دانشنامه تألیف کرده است

فهیمه شهری | شهرآرانیوز؛ محمد نجاری سهل‌آباد، ناشر و نویسنده موفقی، است که در محله دانش‌آموز سکونت دارد. از سال ۷۳ وارد حوزه نشر شده است، اما پیش از آن در کتاب‌فروشی کار می‌کرد. او سال ۹۳ از طرف اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی به عنوان ناشر برتر خراسان رضوی برگزیده شده است. عمده فعالیت و حیطه کاری‌اش را تألیف و انتشار دانشنامه‌ها تشکیل می‌دهد، برای همین لقب «آقای دانش‌نامه‌ها» را گرفته است. نجاری تا کنون ۶۹ جلد کتاب نوشته که ۲۰ جلد آن دانشنامه‌هایی است که حکم کتاب مرجع در حیطه خودشان را دارند. برخی از این دانشنامه‌ها هم به کشور‌های دیگر رسیده‌اند و در حال ترجمه هستند. او برخلاف بسیاری از ناشران که می‌گویند تعداد افراد کتاب‌خوان کم است و بازار کتاب با رکود رو‌به‌رو شده، معتقد است حال بازار نشر آن‌قدر‌ها هم بد نیست به شرط آنکه ناشران متناسب با نیاز‌های مخاطبان، به تألیف و چاپ اثر بپردازند. گفت‌وگویی با این ناشر و نویسنده داشتیم تا بیشتر با او آشنا شویم.

گذران شب‌های بلند زمستان با داستان‌های پدربزرگ

محمد نجاری سهل‌آباد سال ۱۳۳۹ در روستای زاوه تربت حیدریه متولد شد و تا ۱۰ سالگی‌اش را در این روستا گذرانده است. پدربزرگش جزو کتاب‌خوان‌ها و قصه‌گو‌های سرشناس زاوه بود و اهالی و اقوام، شب‌های زمستان، او را دعوت می‌کردند تا در دورهمی‌ها، با زبان جذاب و دلنشینش، برایشان داستان تعریف کند.

او می‌گوید: «پدر بزرگم به طور معمول داستان‌های افسانه‌ای کهن را می‌گفت و در بیشتر آن‌ها نکات اخلاقی فراوانی نهفته بود. با همان داستان‌ها پایه‌های اعتقادی من شکل گرفت. از ۱۰ سالگی که به مشهد آمدم همچنان داستان‌های پدر بزرگ در ذهنم بود تا اینکه در پانزده سالگی دوستی پیدا کردم به نام احمد حبیبی؛ او فردی طلبه و کتاب‌خوان بود و با اخلاق خوب و مهربانی‌ای که داشت خیلی روی من تأثیر گذاشت. پس از پدر بزرگم او اولین کسی بود که به من کتاب هدیه می‌داد. نمی‌دانم اکنون کجاست. خیلی دنبالش گشته‌ام و امیدوارم همین گزارش وسیله‌ای برای پیدا کردنش باشد. دوست دارم دوباره ببینمش چراکه او نقشی اصلی در سیر مطالعاتی من و علاقه‌ام به کتاب داشت.

کتاب‌هایی که حبیبی در آن زمان به من اهدا می‌کرد مصور و رنگی بود برای همین خیلی برایم جذابیت داشت و هنوز بعضی از آن‌ها را به یادگار نگه داشته‌ام. من تا آن زمان دعای کمیل نرفته بودم. توجه کنید که دارم درباره سال‌های قبل از انقلاب صحبت می‌کنم. آن موقع رژیم شاه حاکم بود و فضا‌های مذهبی چندان رواج نداشت. دعای کمیل در مدرسه علمیه آیت‌ا… موسوی‌نژاد برگزار شد و برخورد مدرسان مدرسه با من آن‌قدر خوب بود و فضا بر دلم نشست که پس از آن، صبح‌ها سر کار می‌رفتم و عصر‌ها به مدرسه می‌آمدم تا درس خداشناسی یاد بگیرم. آن زمان شاگرد خیاطی بودم. تابستان‌ها هم کارگری و بنایی می‌کردم.

سال ۵۵ با ملا عباس آشنا شدم و همراه او به نماز جماعت می‌رفتم. چون اقوام نزدیک پدری‌ام ارتشی بودند، با این فعالیت‌های من مخالفت می‌کردند، اما دوستانی که داشتم آن‌قدر قدرت تأثیرشان زیاد بود که جو فامیلی نتوانست من را بازدارد و سرانجام جزو دسته تظاهرکنندگان علیه رژیم شاه قرار گرفتم و هر روز به چهارراه شهدا و منزل آیت‌ا… شیرازی، آیت‌ا… قمی و آیت‌ا… مرعشی می‌آمدم و همراه دیگران به تظاهرات می‌پرداختم. سال ۵۹ که عازم سربازی شدم هم‌زمان با دوران دفاع مقدس بود و ۲۴ ماه را در جبهه گذراندم.»

از کتاب‌فروشی تا گرفتن مجوز نشر

چگونگی قرار گرفتن در مسیر نشر موضوع بعدی هست که محمد نجاری به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «بعد از اتمام سربازی، تحت‌تأثیر حبیبی و دیگر دوستانم، همچنان علاقه زیادی به کتاب داشتم برای همین در کتابخانه آستان قدس دوره‌های کتاب‌داری دیدم. در یک شرکت هم استخدام شدم، اما دوباره حدود ۶ ماه داوطلبانه راهی میدان رزم شدم. با بازگشت از جبهه، صبح‌ها به شرکت می‌رفتم و عصر‌ها در یک کتاب‌فروشی کار می‌کردم. اینجا با خیلی از نویسندگان و کتاب‌های مرجع آشنا شدم. حتی، چون مالک فروشگاه، خیلی وقت‌ها اجازه خرید کتاب برای مغازه را به من می‌داد، با اصولی همچون سلیقه مخاطبان و نقش آن در فروش آشنا شدم. سال ۷۱ با سرمایه و تجربه‌ای که به دست آورده بودم یک مغازه کتاب‌فروشی دایر کردم و هم‌زمان تقاضای پروانه نشر دادم. سال ۷۳ مجوز تأسیس انتشاراتم آمد و سال ۷۴ آن را دایر کردم.»

چاپ اولین دانش‌نامه

سال ۸۲ آغازگر دوره جدیدی در زندگی نجاری است. او که این زمان، در نمایشگاه کتاب تهران حضور داشت یک کتاب گیتاشناسی می‌بیند که توجهش را بسیار جلب می‌کند.

در این کتاب به طور مختصر ۱۲۰ کشور جهان معرفی شده بودند. نجاری که به موضوع علاقه‌مند شده بود، با ناشر آن تماس می‌گیرد و کتاب کامل‌تری در این‌باره را تقاضا می‌کند، اما با جواب «موجود نیست» مواجه می‌شود. این موضوع خیلی او را ناراحت می‌کند و با خودش می‌گوید چقدر حیف است که تاکنون کتابی با چنین مضمونی در ایران نوشته نشده است. همان جا تصمیمش را می‌گیرد و خودش دست به قلم می‌شود.

حدود ۲ سال زمان می‌گذارد تا دانشنامه کشور‌ها و قاره‌های جهان را در ۸۰۰ صفحه و دو جلد تألیف می‌کند. نجاری در این کتاب به معرفی بیش از ۶۰۰ کشور پرداخته است. از آنجایی که چاپ چنین کتابی هزینه‌های زیادی داشته با کمک ۲ ناشر دیگر این کار را انجام می‌دهد. سرانجام با استقبالی که از سوی مخاطبان می‌بیند، انگیزه‌اش برای تدوین دیگر دانشنامه‌ها بیشتر می‌شود. او از این پس دانشنامه‌های متعددی از جمله «جواهرات، فلزات و سنگ‌های گران بها»، «نماد‌های جهان (پرچم‌ها، درفش‌ها، نشانه‌ها و آرم‌ها)»، «هنر معماری جهان»، «جهان‌شناسی و جهانگردی»، «اوراسیا؛ قاره طلایی»، «آیین‌های عاشوری ایران»، «جاده ابریشم»، «سفره‌های اصیل ایرانی» و. را تألیف می‌کند و به چاپ می‌رساند.

استفاده از تصاویر کمیاب تاریخی

نجاری درباره کتاب‌هایش می‌گوید: دانشنامه «جواهرات، گوهر‌ها و فلزات گران‌بها» صنعت جواهرسازی ایران را زنده کرد. دانشنامه «نمادها» هم یکی از معدود آثار تاریخی و علمی در جهان است که با این گستردگی در موضوع نماد‌ها منتشر شده است. این دانشنامه در کنار معرفی کشور‌هایی در پنج قاره جهان و با ملیت‌های مختلف، خواننده را با نماد‌ها و آیین‌های گوناگون آن‌ها آشنا می‌کند و از جمله بخش‌های مهمش، تصاویر کمیاب و نادر تاریخی است.

در دانشنامه «جاده ابریشم»، تمام جنبه‌های تاریخی، گردشگری و تجاری کشور‌های جاده ابریشم بررسی شده و با توجه به جامعیتی که دارد قرار است در ۳ کشور رونمایی شود. او در خاطراتش به روزی اشاره می‌کند که در یکی از نمایشگاه‌ها شاهد فروش کتابی در نفی نوروز بوده است. این موضوع او را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و تصمیم می‌گیرد دانش‌نامه نوروز را بنویسد و در آن، علاوه بر بیان تاریخچه و معرفی نوروز در ایران، این آیین را در ۴۳ کشور دنیا معرفی می‌کند.

او برای نوشتن دانش‌نامه «پهلوانی و آیین جوانمردی» نیز حدود ۵ سال زمان صرف می‌کند. از سال ۸۲ تاکنون ۲۰ دانشنامه مصور را تألیف کرده و به چاپ رسانده است که به گفته خودش حکم کتاب مرجع را دارند.

مؤسسه انتشاراتی نجاری از سال ۷۲ تاکنون بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب را نشر داده و برخلاف بعضی از ناشران که با رکود بازار کتاب، قادر به ادامه فعالیت نبوده و دچار چالش‌های جدی شده‌اند می‌گوید: «اوضاع نشر آن‌قدر‌ها هم بد نیست.»

تجربه؛ رمز موفقیت

نظر او درباره وضع اکنون نشر این‌گونه است: «حوزه نشر هم مانند بسیاری مشاغل دیگر با مشکلاتی روبه‌رو است؛ اما اگر کسی با تجربه قبلی وارد این حوزه شده باشد می‌داند چطور از پس مشکلات بربیاید و به کارش ادامه دهد. من خودم در همین اوضاع به اصطلاح نابسامان کارم را شروع کردم؛ اما توانستم ادامه دهم و مؤسسه را سر پا نگه دارم. چون از سال‌ها پیش با کار کردن در کتاب‌فروشی، تجربه کسب کرده بودم. متأسفانه اکنون افراد بسیاری هستند که بدون هیچ تجربه‌ای به صرف داشتن مدرک، تقاضای دریافت مجوز نشر می‌دهند و بعد از شروع به کار نمی‌توانند از عهده مشکلاتش برآیند. به همین خاطر تا جایی که من اطلاع دارم اکنون در مشهد حدود ۶۰۰ ناشر مجوزدار وجود دارند، اما بسیاری از آن‌ها به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل درآمده‌اند.»

مخاطب شناسی و نقش آن در فروش

این مؤلف و ناشر ادامه می‌دهد: «اگر کسی از پایین شروع کرده و پله پله به مرحله نشر رسیده باشد می‌داند که ناشر موفق باید نیازسنجی و مخاطب شناسی کند. کتابی که چاپ می‌شود زمانی با موفقیت به فروش می‌رسد که قبل از چاپ، مراحل نیازسنجی و مخاطب شناسی را طی کرده باشد و بر این اساس، با یک محتوای خوب و به روز نوشته شود. من در هر نمایشگاهی که شرکت می‌کنم خودم پشت غرفه می‌ایستم تا به طور مستقیم با مخاطب در ارتباط باشم و علایق، دیدگاه‌ها و انتقاداتش را ببینم و بشنوم، اما خیلی از ناشران، این کار را در شأن خود نمی‌دانند و هر فردی را در غرفه مسئول فروش می‌کنند. همین باعث فاصله بین آن‌ها با مخاطب می‌شود و به همین اندازه در نشر و فروش آثار با مشکل مواجه می‌شوند.»

به عقیده او امروزه بسیاری از کتاب‌ها بدون در نظر گرفتن نیاز مخاطب به چاپ می‌رسد و بعد که ناشر می‌بیند اثرش به فروش نمی‌رسد، پس از تحمل کلی ضرر و زیان، می‌گوید بازار نشر خوب نیست در حالی که این شکست او نتیجه رویکرد اشتباه خودش است.

بازاریابی به جای ساخت انبار

نجاری خودش را جزو معدود ناشرانی می‌داند که انبار ندارند و در این‌باره بیان می‌کند: «به طور معمول، همه ناشران به چاپ کتاب اقدام می‌کنند و بعد دنبال فروش آن می‌روند. برای همین نیاز به انبار‌هایی دارند که کتاب‌های چاپ شده را تا مرحله به فروش رسیدن در آن نگهداری کنند؛ اما من پس از تألیف هر کتابی ابتدا فقط سه یا چهار نسخه از آن را چاپ می‌کنم و با همین چند نسخه به جا‌هایی که فکر می‌کنیم آن کتاب مورد نیاز است و بازار فروش دارد می‌رویم.

در واقع به نوعی بازاریابی می‌کنیم و سفارش می‌گیریم. بعد براساس سفارش‌های گرفته شده اقدام به چاپ می‌کنیم. برای همین هیچ وقت کتابی چاپ نکردم که روی دستم بماند و نیاز به انبار داشته باشم.» او یکی دیگر از عوامل موفقیت در حوزه نشر را علاقه ناشر به کارش می‌داند و اظهار می‌کند: «تألیف و چاپ کتاب به صرف وقت زیادی نیاز دارد و این امر فقط در حوصله کسانی است که به عرصه نشر علاقه داشته باشند.» نجاری می‌گوید: «در حال حاضر در کشور ناشرانی داریم که تحصیلاتشان کم است؛ اما به خاطر تجربه‌ای که به دست آورده‌اند جزو پیشکسوتان نشر محسوب می‌شوند. در مقابل هم کسانی هستند که تحصیلات مرتبط دارند، ولی به دلیل نداشتن تجربه نمی‌توانند از عهده کار بربیایند.»

تأثیر کرونا بر بازار نشر

اودرباره مشکلات فعلی حوزه نشر می‌گوید: «مشکلاتی مانند تحریم‌ها، نوسانات قیمت، کمبود کاغذ و کرونا، تا حد زیادی بر کار ما تأثیر گذاشته و در بعضی عرصه‌ها با چالش‌های جدی روبه‌رو هستیم. نمایشگاه‌ها برگزار نمی‌شود و این موضوع ضربه بسیار بدی به ما می‌زند. فروشگاه‌ها به خاطر کرونا تعطیل می‌شوند و میزان فروش کتاب کاهش پیدا می‌کند. همه این‌ها باعث شده عده زیادی از همکاران ما بیکار شوند. خود من برای ۴۸ نفر اشتغال ایجاد کرده بودم، ولی به خاطر کرونا، نمی‌توانیم کار را پیش ببریم و از روی ناچاری به طور موقت کارشان را تعطیل کرده‌ایم. این مشکلات وجود دارد، ولی همچنان معتقدم اینکه ناشری کتابی را چاپ می‌کند و به فروش نمی‌رسد علتش در کار خودش نهفته است و ربطی به بازار نشر ندارد.»

استقبال ایرانیان مقیم خارج از دانشنامه‌های ایرانی

به عقیده نجاری وقتی محتوای کتاب چاپ شده براساس نیاز مخاطب و دارای زیبایی‌ها و جذابیت‌های بصری باشد بازار خودش را پیدا می‌کند. هما‌ن‌طور که او توانسته کتاب‌هایش را در ۱۰ نمایشگاه خارجی عرضه کند. کتاب‌های نجاری با فروش اینترنتی یا از طریق مسافران، وارد ۱۷ کشور شده‌اند و دانشنامه‌های «پرچم‌ها»، «جواهرات، فلزات و سنگ‌های گران بها» و «سفره‌های اصیل ایرانی» او در آلمان و کانادا در حال ترجمه هستند.

کتاب‌های او در نمایشگاهی که هر ساله در کشور آلمان برگزار می‌شود فروش خوبی دارد. در نمایشگاه تاجیکستان هم که از سوی آستان قدس دایر شده، با استقبال زیادی مواجه شده است. دانشنامه «سفره‌های اصیل ایرانی» از دیگر کتاب‌هایی است که توسط ایرانیان مقیم خارج مورد استقبال قرار گرفته و اکنون برای سومین بار زیر چاپ رفته است.

او می‌گوید: ایرانیان مردمانی باشعور و با فرهنگ هستند. به همین دلیل همیشه مشتریان پر و پا قرصی برای کتاب‌فروشی‌ها وجود دارد، فقط ناشر باید ایده‌پردازی کند و از چاپ محتوای تکراری بپرهیزد.»

به عقیده او بسیاری از کتاب‌های چاپ شده کنونی که با مشکل فروش مواجه هستند به این خاطر است که محتوای تکراری دارند و ایده‌پردازی نشده‌اند.

کم توجهی به محتوا در امتیازدهی به ناشران

او گلایه‌ای هم از مسئولان حوزه نشر دارد و می‌افزاید: «متأسفانه در امتیازدهی به ناشران، محتوا مورد توجه قرار نمی‌گیرد و کسی که ۱۰۰ جلد کتاب کوچک و جیبی چاپ کرده با ما که ۱۰۰ جلد دانش‌نامه بزرگ و مصور چاپ کرده‌ایم یک امتیاز دریافت می‌کنیم این باعث می‌شود که خیلی از ناشران به محتوا بی توجه شوند.»
نجاری برای اینکه در کارش موفق باشد با تیم‌های ۲۰ نفره و بیشتر، متشکل از کارشناسان در ارتباط است. او نه تنها قبل از اقدام به تألیف، با این صاحب‌نظران مشورت می‌کند بلکه در حین تألیف هم سرفصل‌ها و محتویات کلی را از دید علمی کارشناسان بررسی می‌کند و پس از اتمام مرحله نویسندگی، با تیمی متشکل از طراحان، گرافیست‌ها، عکاسان و ویراستاران همکاری می‌کند. او که خودش اولین بار با دیدن یک کتاب مصور رنگی، به کتاب‌خوانی علاقه پیدا کرده، اکنون بیشتر کتاب‌هایی که چاپ می‌کند رنگی و دارای عکس‌های باکیفیت است.

غفلت مسئولان از سبقه تاریخی و هنری مشهد

این مؤلف و نویسنده درباره برنامه‌های آینده‌اش ابراز می‌کند: «مشهد شهر ادب و هنر است و در این زمینه غنای بالایی دارد، اما تاکنون دانشنامه‌ای با این مضمون تدوین نشده است؛ بنابراین تصمیم دارم دانشنامه «مشهد؛ شهر ادب و هنر» را به مرحله چاپ برسانم؛ البته اکنون در حال گردآوری مطالبش هستیم و تیمی ۲۵ نفره در حال کار کردن روی آن هستند تا این دانشنامه در ۵ جلد با بیش از ۶۰۰ مطلب درباره مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم، هنرمندان، بنا‌های تاریخی، اماکن دینی، پادشاهان، سلسله‌های حکومتی و … تدوین شود.»

به گفته او، در حال حاضر چنین دانشنامه‌ای فقط برای شهر تهران تدوین شده است و با توجه به اینکه مشهد به خاطر وجود امام رضا (ع) و مسائل تاریخی آن یکی از شهر‌های مهم ایران محسوب می‌شود، تدوین چنین دانشنامه‌ای برای آن لازم است، اما به حمایت مسئولان نیاز دارد. او همچنین کتاب «نگارستان خورشید» را در دست تألیف دارد که حاوی زندگی‌نامه علمی امام رضا (ع) و نماد‌های زندگی ایشان است. نجاری در این کتاب هم از عکس‌ها و تصاویر متعددی استفاده کرده است و آن را با زبانی ساده برای نوجوانان و جوانان می‌نویسد.

با شکوه‌ترین ژنرال در جهان

یکی دیگر از آثاری که او در دست تألیف دارد کتاب سردار سلیمانی است که درباره آن می‌گوید: «پس از شهادت این سردار بزرگ، کتاب‌های مختلفی درباره‌اش نوشته شد، اما ما در این کتاب که نامش را «باشکوه‌ترین ژنرال در جهان» گذاشته‌ایم، به بیان دیدگاه‌های شخصیت‌های سیاسی و نظامی و رسانه‌ای جهان درباره سردار سلیمانی پرداخته‌ایم. همچنین در ابتدای آن، سایر سردارها، فرماندهان بزرگ و شخصیت‌های شاخص و تأثیرگذار کشور را معرفی کرده‌ایم و تاکنون فقط ۷۰ هزار عکس برایش جمع‌آوری شده است.» او به این کتاب هم نگاه فرا مرزی دارد و امیدوار است پس از چاپ، در دیگر کشور‌ها نیز دیده شود.

این ناشر باسابقه می‌گوید: «پس از تألیف اولین دانشنامه، عمده تألیفات من به این حوزه اختصاص پیدا کرد چراکه دیدم از طرفی تقاضای زیادی وجود دارد و از سوی دیگر دانشنامه‌های بسیاری مورد نیاز است که تألیف نشده است. یکی از دلایل این نقصان هم به هزینه‌بر بودن دانشنامه‌ها مربوط می‌شود چراکه هزینه‌های پژوهشی، طراحی و گردآوری مطالب این آثار گاهی آن‌قدر زیاد است که از هزینه چاپ کتابش بیشتر می‌شود. برای همین تاکنون کمتر کسی وارد این حوزه شده است. علاوه بر این گردآوری مطالب و عکس‌های دانشنامه‌ها نیاز به صرف وقت و حوصله زیادی دارد که از عهده هرکسی برنمی‌آید.»

نجاری بخش زیادی از این علاقه و حوصله‌ای که در راه تدوین دانشنامه ه‌ها دارد ناشی از انسش با کتاب می‌داند و اظهار می‌کند: «با وجود اینکه مشاغل مختلف را تجربه کردم، نویسندگی و کتاب‌خوانی چنان لذت عمیقی برایم دارد که باعث شده هیچ وقت از کتاب و کتاب‌خوانی خسته نشوم و با عشق این راه را ادامه دهم. اکنون هم به رغم داشتن ۶۰ سال سن بار‌ها پیش می‌آید که تا صبح بیدار می‌مانم و در سکوت و آرامش شب، مشغول نوشتن و گردآوری مطلب می‌شوم.»

نجاری که از گوش سپردن به قصه‌های پدر بزرگ و هم‌نشینی با دوستان خوب، راه کتاب و کتاب‌خوانی را پیدا کرده است و توانسته به جایگاه مدیریت یک انتشارات دست پیدا کند، اکنون نوه‌ای دارد که بر روی پاهایش می‌نشیند و به قصه‌هایش گوش می‌سپارد. ارسلان با وجود اینکه فقط ۴ سال سن دارد قادر است حروف فارسی و انگلیسی را بخواند و بنویسد. پدر بزرگ خیلی وقت‌ها که ارسلان به دیدنش می‌آید کتاب‌هایی رنگی و مصور به او هدیه می‌دهد و امیدوار است که او هم مانند خودش لذت کتاب‌خوانی را درک کند و در سایه این یار مهربان زندگی موفقی داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *