بی گمان، انگیزه های گوناگونی می تواند آدمی را از یک سوی کره خاکی به سوی دیگر بکشاند. «تجارت» و مبادله کالا، همواره انگیزه ای مهم برای انجام این کارِ دشوار بوده است.
نام «جاده ابریشم» که به راه قدیمیِ «شرق تا غربِ» عالم ـ از چین تا اروپا ـ نهاده شده، برگرفته از تجارت بسیار سودآوری بوده که از فروش ابریشم چینی در بازارهای مغرب زمین تحقق می یافته است.
برای نخستین بار، کاشف آلمانی قرن نوزدهم، «بارون فردیناندفون ریشتوفن» شاهراه سراسری آسیا را «جاده ابریشم» نامید؛ اگر چه مردمان امپراتوری بیزانس نیز نام مشابهی بر این جاده نهاده بودند. خود ابریشم، تخیل این ناظران را به خود جلب کرده بود؛ زیرا دست کم دو هزار سال بود که چینیان راز کشت انبوه ابریشم را پنهان داشته بودند، و در این سالهای دراز، تنها تولید کننده بافته های لطیف تجملی برای غرب به شمار می آمدند.
این ابریشم بود که مردم غرب را به خود جذب می کرد و باعث می شد که امپراتوری ها یکی پس از دیگری از راه ابریشم به سوی شرق کشانده شوند.(فرانک و براونستون، ۱۳۷۶: ۱۲) از این رو، «ابریشم» در نقش یکی از شاخص ترین فرآورده های چین، نام خود را به جاده مزبور بخشیده است. البته این سخن هرگز بدان معنا نیست که جاده مزبور، منحصر به حمل و نقل ابریشم بوده است؛ بلکه در چین، به جز ابریشم، کالاهای ارزشمند دیگری نیز تولید می شده که از همین جاده به سایر بلاد انتقال می یافته است؛ چنان که محصولات بلاد واقع در طول این جاده نیز، با استفاده از همین جاده صادر می شده است .
Reviews
There are no reviews yet.